Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-04@06:54:16 GMT

از اکبر رادی تا صادق بوقی

تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۳۵۲۴۰

  عصر ایران؛ هومان دوراندیش - اکبر رادی، نمایشنامه‌نویس برجستۀ ایرانی، نمایشنامه‌ای دارد با عنوان «از پشت شیشه‌ها». از پشت شیشه‌ها، حکایت نویسنده‌ای روشنفکر به نام "بامداد" است که اهل شادی و رفت‌وآمد و دیدوبازدید و تفریح و دویدن در پی پیشرفت و موفقیت نیست. بامداد در انزوا می‌زید و همسرش مریم نیز به زیستنی عاری از شادی و هیجان تن داده تا عاشقانه بامداد را همراهی کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این نمایشنامه سه نقش دیگر وجود دارند که اگر از "خدمتکار" بگذریم، دو نقش دیگر "آقا" و "خانم" هستند که هر از گاهی سری به "بامداد" و "مریم" می‌زنند و هر بار که می‌آیند، وضعیت شغلی و مالی‌شان هم بهتر شده.

آقا و خانمِ درخشان اهل "زندگی" هستند. یعنی طالب پیشرفت و ترقی و ارتقا و رفاه و ثروت و نفوذ و قدرت و غیره. به همین دلیل آدم‌هایی "اجتماعی"‌اند و "روابط" گسترده‌ای دارند. در یک کلام، اهل "دنیا" و بازی‌های دنیا هستند.

اما بامداد به دنیاطلبی و موفقیت‌جویی آن‌ها به دیدۀ تحقیر می‌نگرد و در انزوا فضیلتی می‌بیند و به همین دلیل حاضر نیست از غار تنهایی خودش خارج شود. مریم هم که معلم همان مدرسه‌ای است که خانم درخشان مدیر یا ناظم آن‌جاست، در مجموع شبیه زنان بی‌نظری است که نظرشان نظر شوهرشان است.

مریم با اینکه مایل است زندگی‌شان شادتر و شلوغ‌تر و پرتحرک‌تر باشد، ولی تحت سلطۀ فکری بامداد است و به زندگیِ توأم با انزوا و کسالت  و ناشادیِ ناشی از شخصیت بامداد تن داده است.

«از پشت شیشه‌ها»، حکایت روشنفکر ایرانی است؛ انسانی که می‌خواهد "عمیق" باشد و انزوا و تنهایی و شاد نزیستن را جزو شرط‌های لازم برای عمیق بودن می‌داند.

نمایشنامۀ «از پشت شیشه‌ها» در سال 1345 نوشته شده و در سال 1355 بازنویسی شده. در همان نسخۀ متعلق به سال 1345، کاملا پیداست که رادی طرف بامداد است. یعنی از آقا و خانم درخشان، که موجوداتی موفق و نامنزوی‌اند، بیزار است. ولی در نسخۀ 1355، تغییر مهمی در نمایشنامۀ رخ داده و آن اینکه، از جایی به بعد، آن‌ها موقع حرف زدن، نقاب مگس بر صورت می‌زنند!

در واقع بامداد آن‌ها را به شکل مگس می‌بیند. بهرام بیضایی، که دوستدار این نمایشنامۀ رادی بود و گفته بود که در بین آثار رادی مایل است «از پشت شیشه‌ها» و «پلکان» را روی صحنه ببرد، مگس شدن آقا و خانم درخشان را تغییری غیرضروری در نمایشنامۀ رادی می‌دانست.

رادی در سال 1345 بیست‌وهفت ساله بود. اینکه او ده سال بعد ترجیح داد آقا و خانم درخشان را مگسانی گرد شیرینیِ دنیا نشان دهد، دال بر این است که در 37 سالگی نفرتش از "زندگی" و "موفقیت" و "اجتماعی بودن" بیشتر شده بود.

طبیعتا رادی به عنوان فردی که تا قبل از انقلاب 57 زیر چهل سال سن داشت، تا حد زیادی تحت تاثیر فضای حاکم بر محافل و جریان روشنفکری ایران چنین نگاهی به شادی و زندگی و موفقیت داشت.

در آن دوران اندوه و تلخی در اشعار شاملو و اخوان ثالث، که بهترین شاعران زمانۀ خودشان بودند، موج می‌زد. فیلم‌های مهرجویی و کیمیایی نیز، که پیشروان موج نوی سینمای ایران بودند، یکسره سیاهی و تلخی بودند و آکنده از اندوه. دکتر شریعتی نیز در آثارش می‌نوشت که: هر چیز عمیقی غمگین است؛ اگرچه هر چیز غمگینی عمیق نیست.

هر چیز عمیقی غمگین است، یعنی اگر شاد باشی، سطحی و بی‌مایه هستی. یکی از دوستانم که شاعره‌ای عمیقا روشنفکرمآب و به شدت متاثر از این فضای فرهنگی بود، همیشه می‌گفت: «از اندوهم مثل مادر مراقبت می‌کنم.»

چنین جمله‌ای و چنان فضا و نگرشی، به خوبی نشان می‌دهند که در فضای روشنفکری جامعۀ ایران، غمخواری و غمناکی نشانه‌های روشنی از فضلیت بودند. مطابق این نگرش، کسی که به لحاظ عقلی و فرهنگی برتر از دیگران است، نمی‌تواند شاد باشد.

چنین فردی اگرچه ممکن است گاهی بزند و برقصد، ولی در زندگی‌اش غم بر شادی باید غلبه داشته باشد. حتی تعادل بین غم و شادی نیز نارواست. غلبه باید با غم باشد.

در همان دهۀ 1350، در موسیقی ایرانی نیز تحول مهمی رخ داد که عبارت بود از درخشش لطفی و شجریان و پریسا و حسین علیزاده و موسیقی‌دانانی از این دست؛ کسانی که در دهۀ 1340 ظهور کرده بودند و در دهۀ 50 سرآمد شدند.

موسیقی این بزرگان نیز در مجموع بسیار ناشاد بود و ربط چندانی به رقصیدن و خندیدن و خوشحالی نداشت. بیشتر به درد کسانی می‌خورد که می‌توانند ساعت‌ها در گوشه‌ای بنشینند و تکان چندانی نخورند.

مثلا دیوان حافظ یا سعدی را جلوی خودشان بگذارند و اشعار را خط به خط با آوازخوان دنبال کنند. و یا پای منقل، از تار و تحریر لذت ببرند. خلاصه که، موسیقی این عزیزان، عمدتا به درد خمودگی و تأمل می‌خورد نه به درد حرکت و شادی و رقص و رهایی.

این روزها که بحث شادی و رقص داغ شده و بسیاری به قصد شاد بودن می‌رقصند، توجه به این نکته ضروری است که در لایه‌های سکولار فرهنگ ما ایرانیان نیز مقاومت‌های پررنگی در برابر شاد زیستن و خوشباشی و تن دادن به منطق زندگی وجود داشته.

در واقع موازنه بین شادی و غم در زندگی ما ایرانیان، به دلایل گوناگون تاریخی و فرهنگی، چنان به هم خورده که حتی افراد غیرمذهبی نیز فضیلت را در غلبۀ غم بر شادی دیده‌اند. از صادق هدایت گرفته تا شاملو، همگی روشنفکرانی تلخکام و اندوهگین و غم‌زده بودند.

غمناکی و تحقیر خوشبختی و زندگی، تا حد زیادی برای روشنفکران ایرانی سدۀ خورشیدی سابق، جنبۀ هویتی پیدا کرده بود و این رویکرد و روحیه در آثار آن‌ها نیز به تمامی جاری شده. از نمایشنامه‌های ساعدی و رادی گرفته تا شعر شاملو و بسی دیگر از شاعران نوپرداز و البته بسیاری از سینماگران سکولار.

روشنفکران دینی نیز که به دلایل تربیتی و فرهنگی، فرسنگ‌ها با رقص و شادی فاصله داشته‌اند. البته این روزها روشنفکران به اندازۀ قبل موثر نیستند ولی به هر حال زندگی ناشاد روشنفکران ایرانی، ریشه‌های فرهنگی عمیقی دارد.

 تا وقتی که سیاهیِ این همه غم‌زدگی از فرهنگ این سرزمین زدوده نشود، بعید است رقصیدن با انگیزه‌های سیاسی، در حمایت از صادق بوقی، موانع ریشه‌دار شاد زیستن در ایران را از بین ببرد. در واقع مسئله بیش از آنکه سیاسی باشد، فرهنگی است.

بخش اعظم آثار شادی‌گریز و بلکه شادی‌ستیزِ شاعران و نویسندگان و هنرمندان غم‌زدۀ ایرانی، قبل از انقلاب 57 شکل گرفته‌اند. سایر پدیده‌های اجتماعی غم‌آلود این سرزمین نیز قبل از انقلاب نیز حضور پررنگی در زندگی ایرانیان داشتند و مولود فرهنگ‌اند نه مولود سیاست و حکومتی خاص. حتی اگر فرزند سیاست و حکومت صفوی هم بوده باشند، باید دید چه فرهنگی بر این کشور حاکم بوده که پذیرای آن همه اندوه و ناشادی شده‌ایم.   

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: تحلیل جامعه‌شناس درباره ماجرای صادق بوقی/ با شادبازی دارد قصه می‌گوید

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: صادق بوقی رقص شادی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۳۵۲۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طرز تهیه اکبرجوجه با آب نمک به سبک رستورانی

یکی از جذابیت‌های ایران را می‌توان تنوع غذا در شهر‌های آن بدانیم و خود این موضوع می‌تواند به یک جاذبه‌ی گردشگری و نقطه عطفی در فرهنگ ما تبدیل شود. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، می‌توانید غذا‌هایی خوشمزه و بسیار متنوع پیدا کنید که بیشتر آن‌ها تمام سلایق و ذائقه‌ها را راضی می‌کنند. یکی از استان‌های ایران که به داشتن غذا‌هایی لذیذ و خوشمزه معروف است، مازندران است. اگر به این شهر سفر کرده باشید و یا اینکه در اطراف خود شخصی مازندرانی را داشته باشید، حتما غذای محلی و خوشمزه مازندرانی‌ها یعنی اکبر جوجه را امتحان کردید.

اکبر جوجه امروزی، ترکیبی از جوجه سرخ شده، چلو و رب انار است که می‌توانید آن را با زیتون، ترشی‌های محلی و با پیاز میل کنید. اما راز خوشمزگی اکبر جوجه اصلی و همچنین نرم شدن گوشت مرغ یا جوجه آن، چیزی است که قرار است ما در این مقاله با شما در میان بگذاریم. در ادامه طرز تهیه اکبر جوجه شمالی به سبک رستورانی در منزل را شرح خواهیم داد.

مواد لازم برای تهیه اکبر جوجه با آب و نمک

ران کامل مرغ: ۲ عدد (می‌توانید از جوجه مرغ یک ماهه یا مرغ کوچک نیز استفاده کنید)

زعفران دم‌کرده: نصف فنجان

آبلیمو: ۲ قاشق غذاخوری

سیر: ۴ حبه

آب پیاز: ۳ قاشق غذاخوری

کره: ۱۰۰ گرم

نمک و فلفل: به میزان لازم

آب جوش: نصف لیوان

آب سرد: ۲ لیوان

روغن برای سرخ کردن: به میزان لازم  

رب انار: به میزان لازم

طرز تهیه اکبر جوجه خانگی با آب و نمک

زمان آن رسیده که با مواد بالا، این غذای لذیذ شمالی و مازندرانی را آماده کنید. اگر مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید، بدون شک می‌توانید همان اکبر جوجه‌ای را در خانه درست کنید که در رستوران‌ها خوردید.

راز خوشمزگی و همچنین نرم شدن گوشت جوجه این غذا، در همین مرحله اول اتفاق می‌افتد؛ بنابراین یک کاسه متوسط بردارید و در آن دو لیوان آب سرد، دو قاشق غذاخوری نمک و آبلیمو را اضافه کنید. این مواد را ترکیب کنید تا بتوانید میزان شوری این ترکیب را بچشید. توجه داشته باشید که این مایع نباید بیش از حد شور شود.

تکه‌های مرغ و یا جوجه را به‌خوبی بشویید و آن را داخل کاسه آب و نمک قرار دهید. اجازه دهید مرغ‌ها به مدت یک ساعت و نیم درون این مایع بمانند.

پس از گذشت یک ساعت و نیم از قرار دادن مرغ در آب و نمک، آن‌ها را از کاسه خارج کنید و در ظرفی دیگر قرار دهید.

زمان آن رسیده که مرغ‌ها را مزه‌دار کنید. برای این کار کافی است زعفران دم‌کرده، سیر رنده‌شده، فلفل و آب پیاز را روی تکه‌های مرغ بریزید و با دست مواد را ترکیب کنید. پس از مخلوط شدن کل مواد، آن‌ها را برای مدت نیم ساعت کنار بگذارید تا مرغ‌ها مزه بگیرند.

تابه را همراه با روغن روی گاز قرار دهید تا داغ شود. سپس، مرغ‌ها را درون تابه بگذارید تا سرخ شوند.

در زمان سرخ کردن مرغ‌ها، کره را اضافه کنید تا مزه‌ی کره به خورد مرغ‌ها بروید. سپس، نصف لیوان آب جوش را داخل تابه بریزید و درب آن را بگذارید تا مرغ‌ها کاملا بپزند. مرغ‌ها باید یک ساعت و روی حرارت کم گاز بمانند.

پس از پخته‌شدن مرغ‌ها، اکبر جوجه شما آماده شده و می‌توانید آن را در ظرف بریزید و همراه با رب انار و برنج میل کنید.

اضافه کردن مرغ به آب و نمک بسیار اهمیت دارد و اگر دوست دارید این غذا را به سبک رستوران‌ها آماده کنید، حتما پیشنهاد می‌کنیم که این مرحله را در پخت اکبر جوجه جدی بگیرید. معمولا این غذا را با رب انار سرو می‌کنند، اما می‌توانید با ترکیب کردن رب انار، سیر، گردو چرخ شده، آب‌لیموی تازه و روغن زیتون، یک سس خوشمزه و لذیذ آماده کنید و آن را کنار ظرف غذا قرار دهید.

منبع: برترین‌ها

دیگر خبرها

  • شادی ممنوع برای باقری در دربی خانوادگی
  • تبیین و ترویج اندیشه های مهدوی در عصر شیخ الائمه
  • ترمیم خط انتقال آب ۲۰۰ خانوار روستای دشت اکبر دهلران
  • نمایشگاه کتاب کارناوال شادی است
  • خط آب روستای «دشت‌اکبر» متصل شد
  • ترکمن‌های گلستان غرق در شادی؛ یسنا در آغوش مادر آرام گرفت
  • آوازخوانی صادق بوقی در هواپیمای تهران به استانبول!
  • آوازخوانی صادق بوقی در هواپیما تهران به استانبول!
  • اگر می‌خواهید شاد باشید این عادت‌ها را کنار بگذارید
  • طرز تهیه اکبرجوجه با آب نمک به سبک رستورانی